زن، زندگی، آزادی و سرکوب دیجیتال؛ روایتی از آنچه گذشت!
مهسا امینی، دختر ایران، سرشار از امید و شوق، توسط گشت ارشاد دستگیر میشود. سه روز بعد به قتل میرسد و خبر ناگوار کشتهشدن مهسا، انقلابی در روح جمعی ایرانیان بهراه میاندازد. جمهوری اسلامی برای اینکه ثابت کند مهسا امینی را نکشته، بیش از ۵۰۰ نفر را کشت، دهها هزار نفر را بازداشت و با شلیک هدفمند به چشم معترضین، تعداد زیادی را نقص عضو کرد. همچنین برای ثبتنشدن جنایتهایش، خفقان را به دنیای دیجیتال هم کشاند و ایران تبدیل به جزیرهای دیجیتالی دور افتاده از مجمعالجزایر ارتباطات جهانی شد.
رونمایی از تاریکی: قتل مهسا امینی
۲۲ شهریور ۱۴۰۱ - مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله ایران، سرشار از امید و شوق به زندگی، توسط گشت ارشاد دستگیر میشود. سه روز بعد به دلیل ضرباتی که ماموران گشت ارشاد به سر او وارد کردهبودند به «زبان حقیقت»، به قتل میرسد و خبر ناگوار کشتهشدن مهسا، انقلابی در روح جمعی ایرانیان به راه میاندازد. انقلابی که مهسا اسم رمزش شد و فریاد زن، زندگی، آزادی را به گوش همه دنیا رساند. پس از قتل مهسا امینی، اعتراضات گستردهای در خیابانهای شهرها و روستاهای مختلف به راه افتاد. جوانان بهویژه دهههشتادیها در خیابانها به دنبال حقوق از دست رفته خود و همنوعانشان، با تمام جان فریاد عدالتطلبی و آزادیخواهی سر میدادند. جمهوریاسلامی اما ترک عادت نکرد و برای اینکه ثابت کند مهسا امینی را نکشته، بیش از ۵۰۰ نفر را در خیابانها و بازداشتگاهها و زندانها کشت که حدود ۷۰ نفر آنها کودک بودند. دهها هزار نفر را بازداشت کرد و همچنین نیروهای امنیتی و نظامی با شلیکهای هدفمند به چشم معترضین، تعداد زیادی را نابینا کردند و چشمان آنها به استعاره غمانگیزی از تاریکی که با آن می جنگیدند، تبدیل شد.
سانسور و اختلال: تلاش برای خاموش کردن حقیقت
در سالهای اخیر، ایران حوادث مختلفی را تجربه کرده که در آن دسترسی به اینترنت عمدا مسدود یا به شدت محدود شده است. جمهوری اسلامی این بار نیز نمیخواست جنایاتش در تاریخ ثبت شود و فریاد زن، زندگی، آزادی به گوش جهانیان برسد. به همین دلیل تاریکی و خفقان را به دنیای دیجیتال هم کشاند و اینترنت هم سرکوب شد!
دامنهها و آیپیها با اختلال عمدی مواجه شدند؛ گوگلپلی، واتساپ، اینستاگرام و کانالهای ارتباطی شناخته شده مسدود شدند و جمهوری اسلامی، ایران را به جزیرهای دیجیتالی دور افتاده از مجمعالجزایر گفتمان جهانی تبدیل کرد.
این اقدامات نه تنها نقض حقوق اساسی بشر است، بلکه فرهنگ ترس و سکوت را نیز تداوم میبخشد. جمهوری اسلامی تصور میکند با محدود کردن دسترسی به اطلاعات، کنترل خود را بر روایت خود حفظ و در عین حال صدای مخالف را خاموش میکند.
چند ماه بعد از این اتفاقات، OONIبه عنوان یکی از نهادهای معتبر رصد اختلالات شبکه، تصویری دلخراش از تاریکی دیجیتال ایران را نمودار کرد که نشان میداد ISP ها در ایران با مسدود کردن نقاط پایانی DoH با استفاده از دستکاری مبتنی بر DNS و با مداخله در سطوح TLS، سانسور را افزایش دادهاند و دسترسی به گوگل پلی و اپ استور را هم بستهاند.
اختلالات دائمی اینترنت در ایران پس از قتل مهسا امینی یک مشکل بی پایان است. وقتی به نظر میرسد یک مشکل رفع شده، اختلالهای دیگر ظاهر می شود؛ سیستم سانسور فقط به مسدود کردن وبسایتها و سرویسها بسنده نمیکند؛ این یک شکل نگران کننده تر از سانسور را نمایش میدهد.
برای نمونه در اوایل پاییز سال قبل سرویس دهندههای اینترنت که همان بازوان اجرایی سرکوب هستند، اقدام به مسدود کردن گسترده پروتکلها و سرورها مثل TCP/IP و DNS و TLS ها کردند. این بدان معناست که وبسایتی که یک روز میتوانید به آن دسترسی داشته باشید، ممکن است ناگهان روز بعد از دسترس خارج شود؛ گویی که هرگز وجود نداشته است.
ماجرای جمعههای زاهدان را هم همه ما به خوبی به یاد داریم. جمعه هشت مهر ۱۴۰۱ بیش از ۱۰۰ شهروند بیدفاع و غیرمسلح بلوچ، پس از نماز جمعه در زاهدان، با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شدند. در یک سال گذشته تقریبا هر جمعه و همزمان با برگزاری نمازجمعه در شهرهای سیستان و بلوچستان، اینترنت در این استان برای جلوگیری از هرگونه تجمع یا اعتراض قطع یا محدود میشد. در کنار این اقدامات جمهوری اسلامی به دنبال کاهش ترافیک بینالمللی و تقویت پهنای باند داخلی است تا مردم را به سمت استفاده از خدمات داخلی سوق دهد؛ سیاستی که موفق نبوده و اگرچه تاریکی دیجیتال سایه افکنده، اما بارقه های مقاومت قاطعانه میدرخشد و داستان جنبش زنان ایرانی را از این کانالهای مسدود شده عبور میدهند تا نشان دهند جرقهای که یک سال پیش توسط مهسا امینی زده شد به راحتی خاموش نمیشود.
چشمان کاملا باز: مستندسازی از طریق روزنامهنگاری شهروندی
علیرغم تمام این موانع، قدرت روزنامهنگاری شهروندی و رسانههای اجتماعی ثابت کرده که نیرویی قدرتمند برابر سانسور است. مردم مسلح به تلفنهای هوشمند و عزم تزلزلناپذیر، لحظات مهم ناآرامی، خشونت و نقض حقوق بشر را به تصویر میکشند. آنها از طریق پلتفرم هایی مانند توییتر، اینستاگرام و یوتیوب، داستانهای خود را با جهان به اشتراک می گذارند. این افراد شجاع چشم و گوش کسانی هستند که نمیتوانند آزادانه، روایتهای خود را بیان کنند. آنها نگاهی اجمالی، به واقعیتهای سخت مردمی که تحت رژیمهای سرکوبگر زندگی میکنند، به ما میدهند.
جمهوری اسلامی در یک سال گذشته سرکوب دیجیتال را پشت شعار امنیت ملی پنهان کرد و با ادعای دخالت سکوهای خارجی در امور داخلی کشور، دور کشور دیوار دیجیتالی کشید. با این حال فعالان حوزه دسترسی به اینترنت بیکار ننشستند و سرویسهای ویژهای برای کاربران ایرانی راه اندازی کردند. اکنون ویپیانهای امن «جاده ابریشم نوین» هستند که تبادل اطلاعات را تسهیل میکنند.
راه پیش رو: یک مسئولیت جمعی
در اولین سالگرد پایان غمانگیز مهسا امینی و شروع باشکوه تحولی بزرگ با رمز زن، زندگی، آزادی، مهم است که بدانیم امید در جریان است؛ در زمزمههایی که با وجود خفقان ظالمانه راهی برای شنیدن پیدا می کنند، در پیامهایی که از شکافهای دیوار آتش می گریزند.
به نظر می رسد که تلاش های بیوقفه جمهوری اسلامی برای اعمال سانسور و سرکوب آزادی بیان به یک «وظیفه سیزیفی» تبدیل شده است. مانند شخصیت افسانهای که محکوم به غلتاندن سنگی از سربالایی برای جاودانگی است، حکومت ایران هم هر اقدامی که برای فیلترینگ و سرکوب دیجیتال انجام میدهد با اشکال بدیع مقاومت مواجه میشود.
درست زمانی که دولت معتقد است با مسدود کردن یک کانال ارتباطی صدای آنها را خاموش کرده است، راهکارهای جدیدی جان میگیرند و صدای جمعی مردم را بازپخش میکنند. جمهوری اسلامی نهتنها با فناوری بلکه با اراده پایدار مردم ایران میجنگد، مردمی که همواره راههای جدیدی برای برقراری ارتباط کشف میکنند.
وقایع مربوط به قتل مهسا امینی و اتفاقات پس از آن بر نیاز فوری به حفاظت از آزادی اینترنت به عنوان یک ستون اساسی در مبارزه برای عدالت و حقوق بشر تأکید میکند. ضروری است که با تمام توان راهکارهایی را دنبال کنیم که از دسترسی آزاد به اطلاعات محافظت میکند و در عین حال کسانی را که به دنبال سرکوب در فضای دیجیتال هستند، شناسایی، معرفی و پاسخگو کنیم.
توانمندسازی افراد: سواد دیجیتال و ارائه ابزارهای کارآمد
توانمندسازی افراد با مهارتهای سواد دیجیتال، آنها را به دانش لازم برای عبور از محدودیتهای آنلاین مجهز میکند. آموزش جوامع در مورد ابزارهای ارتباطی ایمن به آنها این امکان را میدهد که از حریم خصوصی خود محافظت کنند و در عین حال بهاشتراک گذاری اطلاعات مهم ادامه دهند. تلاش برای ارائه ابزارهای کارآمد که در شرایط حساس بتوانند اختلالات و محدودیتها را دور بزنند و سانسور را بیاثر کنند، یکی از مهمترین چالشهای پیش روی تیم پسکوچه است که بیوقفه برای باز نگه داشتن جریان آزاد اطلاعات و دسترسی عموم جامعه به اینترنت میکوشد.
تقویت شبکههای جهانی: تلاشهای مشترک
در دنیای به هم پیوسته ما، جایی که اطلاعات با سرعت برق حرکت میکنند، اینترنت به ابزاری ارزشمند برای تقویت صداها و بهاشتراک گذاری داستانها و اتفاقاتی تبدیل شده است که قبلا شاید ناشنیده باقی میماند.
برای مبارزه موثر با «قطعی اینترنت»، باید همکاری بین دولتها، شرکتهای فناوری، سازمانهای حقوق بشر و فعالین مدنی در سراسر جهان را تقویت کنیم. با پیوستن به نیروها و به اشتراک گذاشتن تخصص، میتوانیم استراتژیهایی برای دور زدن سانسور ایجاد کنیم و اطمینان حاصل کنیم که اطلاعات حیاتی به افرادی که بیشتر به آن نیاز دارند، میرسد.